معراج الشهداء

زندگی زیباست اما شهادت زیباتر
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

شهيد احمد شيرخانی

30 تیر 1395 توسط آرامش

تولد: 1337
شهادت:5/4/1361 (امروز)
محل شهادت: مريوان

اﻧﺴﺎن ﺑﻪ ﻫﺮ ﻣﻘﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺳﺪ,
اﮔﺮ آن ﻣﻘﺎم ﺑﺮاي رﺿﺎي ﺧﺪا و ﺑﺮاي ﺧﺎﻃﺮ راﻩ اﻟﻠﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪ,
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭘﯿﺶ وﺟﺪاﻧﺶ و ﭘﯿﺶ ﻫﻤﻪ اﻓﺮاد ﺧﺠﻞ و ﻧﺎراﺣﺖ اﺳﺖ.

اﻣﺮوز ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﻛﻪ ﺗﺤﺖ رﻫﺒﺮي اﻣﺎم اﯾﻦ اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ ﻛﻪ ﺗﺪاوم ﺑﺨﺶ راﻩ اﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﺑﻪ ﭘﯿﺮوزي رﺳﺎﻧﺪ و اﯾﻦ اﻧﻘﻼب ﺑﻪ ﯾﺎري ﺧﺪا ﺗﺎ ﻧﻬﻀﺖ ﻣﻬﺪي اداﻣﻪ ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ,
و ﻣﻠﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎن و ﻣﻮﻣﻦ اﯾﺮان ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ از اﯾﻦ ﻧﻬﻀﺖ ﺳﺮ ﺑﺎز ﻧﺨﻮاﻫﺪ زد ﭼﻮﻧﻜﻪ راﻩ ﺧﻮد را ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ اﻧﺪ.
درآخرﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﺣﺴﺎس وﻇﯿﻔﻪ ﯾﻚ ﺟﻤﻠﻪ ﻛﻮﭼﻜﻲ ﻋﺮض دارم:

ﻛﻪ ﻫﯿﭻ وﻗﺖ اﻣﺎم و اﯾﻦ ﻗﻠﺐتﭙﻨﺪﻩ اﻣﺖ را ﺗﻨﻬﺎ ﻧﮕﺬارﻧﺪ.

 

 نظر دهید »

احيای تنهايی

30 تیر 1395 توسط آرامش



اوﻟﯿﻦ ﺑﺎر ﻛﻪ در ﺟﺒﻬﻪ رﻓﺘﻢ، ﺷﺐ ﻗﺪر ﺑﻮد.
ﺑﻪ اﺗﻔﺎق چن تا از همرزما,
ﺑﻪ ﻣﺮاﺳﻢ اﺣﯿﺎرﻓﺘﻢ,
هرشب, از ﻣﺠﻤﻮع 350 ﻧﻔﺮ اﻓﺮاد ﮔﺮدان,
ﻓﻘﻂ ﺑﯿﺴﺖ ﻧﻔﺮ ميومدن.

ﺑﺮام ﺳﺆال ﺷﺪﻩ ﺑﻮد
تااينكه يك شب از ﻣﺤﻞ ﺑﺮﮔﺰاري اﺣﯿﺎ ﺑﯿﺮون رﻓﺘﻢ, ﭘﺸﺖﻣﻘﺮﻣﺎ ﺻﺤﺮاﯾﻲ ﺑﻮد ﻛﻪ
ﺷﯿﺎرﻫﺎی زﯾﺎدي داﺷﺖ,
ﻧﺰدﯾﻚﺷﯿﺎرﻫﺎ,
دﯾﺪم درﺑﯿﻦ ﻫﺮ ﺷﯿﺎر،
رزﻣﻨﺪﻩ اي رو ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ و ﻗﺮآن را روي ﺳﺮش
ﮔﺮﻓﺘﻪ و زﻣﺰﻣﻪ ﻣﯿﻜﻨﺪ.
ﺻﺪاي ﻣﺮاﺳﻢ اﺣﯿﺎ از ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﭘﺨﺶﻣﯿﺸﺪ،
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺻﺪا را ﻣﻲ ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ و در ﺗﻨﻬﺎﯾﻲ و ﺗﺎرﯾﻜﻲ ﺣﻔﺮﻩ ﻫﺎ
ﺑﺎ ﺧﺪاي ﺧﻮد راز و ﻧﯿﺎز ﻣﯿﻜﺮدﻧﺪ.

⚫️شهيد رضا صادقی يونسی

 

 نظر دهید »

شهید محمد رضا قربانپور

30 تیر 1395 توسط آرامش

خیلی کم حرف شده بود، محو نگاهش شده بودم، زیر لب ذکر می خوند ، بعضی جاها به قایقران هشدار می داد که از مسیر برود، تا رسیدیم به ایستگاهی که روی آب، بچه های جهاد درست کرده بودند،یه ایستگاه شناور با عرض حدودا سه متر در چهار متر،محمدرضا آخر حجب و حیا بود ، طوریکه به چشمانم نگاه نمی کرد، از مسجد و محله صحبت کردیم، مدتها بود عقب برنگشته بود، به شوخی گفتم، اجازتو از فرماندتون می گیرم ، با هم یه سر میریم تهران، از نگاه بچه ها فهمیدم که گاف دادم، خیلی زود فهمیدم محمد رضا خودش مسئول همون ایستگاه یا قرارگاه کوچک شناور است.

گفت:” سید جان، من اینجا موندنیم"! بارها این جمله شو با خودم مرور کردم. خدایا این خودآگاهی از شهادت چه جوری نصیب این بچه ها شده بود!

هوا داشت غروب می کرد، جا نبود، وگرنه پهلویشان می ماندم، چون بچه های روایت فتح رفته بودند و من به عنوان عکاس مانده بودم، اگه شما هم این چهر ه های بهشتی رو می دیدید، مطمئنم مثل من دوست داشتید که تو منطقه بمانید. جدا شدن و خداحافظی سخت بود . لحظه آخر برگشتم یه نگاه به قامت سروش انداختم، رعنا و برومند شده بود، با آن سن کمش هیبت یک فرمانده را داشت.
چند روزی نگذشته بود که خبر شهادت جمعی از بچه های اطلاعات و عملیات را شنیدم، قلبم ریخت، اینقدر پرس و جو کردم تا فهمیدم محمد رضا هم شهید شده، کم دقتی کرده بودند، بیسیم شان روشن مانده بود، عراقیها ردشو گرفته بودند ، با خمپاره شناور رو زده بودند…

 

روایتگر:سید مسعود شجاعی طباطبایی!

 

 نظر دهید »

به امام زمان قسم تا به امروز یك نگاه حرام نكرده‌ام

30 تیر 1395 توسط آرامش

 

سید شجاع الدین جعفری، برادر سعید، نقل می‌کند:

«شبی كه آقا‌سعید در بامداد آن، شهید شدند دسته‌ی ما عملیات داشت. یكی دو ساعت به غروب مانده بود… سعید به من گفت : «تو الان در سِنّی قرار داری كه در معرض نگاه حرام هستی. چشمانت را پاك نگهدار و از گناه دوری كن»

گفتم: «آقا سعید روزگار طوری نیست كه بشود تقوا را آنطور كه شما می‌گویید نگه داشت. صبح كه از منزل بیرون می‌آئیم كسانی را می‌بینیم كه حجابشان را درست رعایت نمی‌كنند»

آقا ‌سعید همانطور كه سرش را با حوله خشك می‌كرد، پرسید: «سن شما بیشتر است یا من؟»

گفتم: شما.

حوله را از روی صورتش كنار زد و گفت: «به وجود مقدس امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) تا به امروزیك نگاه حرام نكرده‌ام»

این قسم بزرگترین قسم سعید بود و چنان این حرف را محكم زد كه اشك در چشمانم حلقه بست…

شهید سید محمد سعید جعفری

 نظر دهید »

شهید مهدی باکری

30 تیر 1395 توسط آرامش

 

یکیشان با آفتابه آب می ریخت، آن یکی سرش را می شست. بهت می گم کم کم بریز.
خیله خب حالا چرا این قدر می گی؟می ترسم آب آفتابه تموم بشه.
خب بشه می رم یه آفتابه دیگه آب می آرم. رفته بود برایش آب بیاورد که بهش گفتم « خوبه دیگه ! حالا فرمانده لشکر باید بیان سر آقا رو بشورن! » گفت « چی می گی؟ حالت خوبه ؟» گفتم « مگه نشناختیش؟»گفت نه.

منبع:کتاب یادگاران، جلد سه، کتاب شهید مهدی باکری، ص 75

 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

معراج الشهداء

زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.....(مقام معظم رهبری )
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • خاطرات شهدا
  • نیایش
  • وصیت نامه
  • شعر
  • خصوصیات اخلاقی شهدا
  • سبک زندگی شهدا
  • زندگی نامه شهدا

آخرین نظرات

  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ  
    • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
    در دو ماه از....
  • نگار  
    • طلبه نگار
    در توبه واقعی(از ته دل)
  • آرامش  
    • آرامش
    • ام الحسنین
    • به یاد شهدا
    • یاس نبی
    در خلاقیت
  • آرامش  
    • آرامش
    • ام الحسنین
    • به یاد شهدا
    • یاس نبی
    در خلاقیت
  • آرامش  
    • آرامش
    • ام الحسنین
    • به یاد شهدا
    • یاس نبی
    در 6 انسان سپید رو و سیاه رو 
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در 6 انسان سپید رو و سیاه رو 
  •  
    • رنگ خدا
    • مدرسه معصومیه قیدار
    در خلاقیت
  • ایرانی در ‌بهترین دلیل برای مدرسه نرفتن
  •  
    • رنگ خدا
    • مدرسه معصومیه قیدار
    در ‌بهترین دلیل برای مدرسه نرفتن

آیتم ها

  • سرزنش کردن
  • نقطه مشترک نامه های اهل کوفه؟!
  • در محضر امام خمینی رحمه الله علیه 
  • توبه واقعی(از ته دل)
  • پای درس بزرگان
  • حکایتی از پیر پالان دوز
  • 6 انسان سپید رو و سیاه رو 
  • دو ماه از....
  • مناجات تکان دهنده امام سجاد علیه السلام:
  • کفـاشـی که کـفـش امــام زمـان(عـج) را پیـنه نمـی زد.

کاربران آنلاین

  • کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)
  • نور الدین

آمار

  • امروز: 52
  • دیروز: 2
  • 7 روز قبل: 24
  • 1 ماه قبل: 451
  • کل بازدیدها: 15870
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس